پس از مجادله روز گذشته آرش ظلیپور با مسعود فراستی حجم عظیمی از حملات علیه رسانه ملی با روشهای مختلفی، از سوی افراد معتبری وابسته با تفکرات و گرایشات مختلف منتشر شد و در اغلب موضعگیریهای منتشر شده، رسانه ملی در مقابل پیکان تیز انتقادات قرار گرفته است. بسیاری مجری برنامه و رسانه ملی را ملامت میکنند و اصل ماجرا از سوی منتقدان به فراموشی سپرده میشود. مسعود فراستی به فیلمهای اکران شده هشتک، لازانیا، وای آمپول و هزار پا انتقاد میکرد و در این برنامه گفت: این آثار حتی از فیلمفارسیها قبل از انقلاب اسلامی عقبتر هستند، اگر فیلمفارسی در مقابل مخاطب قرار داشت، این فیلمها در پشت سر مخاطبان قرار داند.
همین جمله فراستی باید مبنای انتقاد گستردهای قرار گیرد، چون ابتذال به شکل منزجرکنندهای در سینما خودنمایی میکند و فعالان مجازی و رسانههای باید نوک پیکان انتقاد خود را به سوی عالیجنابانی بگیرند که در مقام اداره اداره نظارت و ارزشیابی به چنین فیلمهای مجوز ساخت و پروانه نمایش داده است. انتقاد از مجری من و شما باید بخش کوچکی از این جریان انتقادی باشد؛ فعالان مجازی که به صورت یکپارچهای از مسعود فراستی دفاع میکنند، باید مدافع گفتمان او باشند در پس این رویداد ابتذال در سینما اهمیت بیشتری از خود فراستی دارد. با نمایش چنین آثاری به شعور ۸۵ میلیون ایرانی توهین میشود فراستی خودش را سپر بلا کرد تا مخاطبانش را از یک غفلت بزرگ بیدار کند.
مدافعان فراستی باید این سئوال را مطرح کنند چه کسی مسئولیت اداره نظارت و ارزشیابی را هم اکنون بر عهده دارد که دور از هر حاشیهای پشت میز خود نشستهاند و اساسا مسئله مستهجن بودن آثار سینمایی در حال اکران و اکران شده را قبول نمیکنند و سینمای ایران را با لقب نجیب، مبرا از ابتذال میکنند.
افتادن در دو قطبی ظلیپور و فراستی یک اشتباه بسیار بزرگ است، چه اینکه اساسا ظلی پور در چنین سطح و جایگاهی نیست. این جریان باید امتداد پیدا کند و سازمان سینمایی پاسخگوی چنین وضعیتی باشد.
فعالان مجازی و رسانه باید از گفتمان فراستی در مبارزه با ابتذال، از این اتفاق چندان ناخوشآیند یک جریان خوش آیند، رقم بزنند تا ابراهیم داروغهزاده ، رئیس اداره نظارت و ارزشیابی از پرسشهای مردمی در مورد ابتذال فراگیر در سینما مصون نباشد.
*مشرق
ارسال نظر